به وب سایت منتظران یوسف زهرا (عج) خوش آمدید

این وبلاگ سعی بر این دارد که علائم و شرائط و اوضاع آخرالزمان را بررسی نماید

به وب سایت منتظران یوسف زهرا (عج) خوش آمدید

این وبلاگ سعی بر این دارد که علائم و شرائط و اوضاع آخرالزمان را بررسی نماید

بیلدربرگ

 

«بیلدربرگ» یک سازمان جهانی مرموز است که محافل مختلف سیاسی به دیده مشکوک به آن نگریسته و بسیاری آن را «دولت پنهان جهان» می دانند.
صهیونیست ها در راستای اهداف خود برای تسخیر جهان و تشکیل یک «دولت واحد» تحت کنترل خود، پس از برنامه ریزی برای در دست گرفتن اهرم های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی جهان، حال به این نتیجه رسیده بودند که باید این اهرم ها را در یک نقطه جمع کرده و از یک منبع فکری و ایدئولوژیک تغذیه کنند. «بیلدربرگ» این منبع ایدئولوژیک است که تقریبا هر سال یکبار رهبران سیاسی جهان، رئیسان شرکت های بزرگ و محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند، و نیز صاحب نظران عرصه های سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی را در یک نقطه جمع کرده و پشت درهای بسته دستور کار سال آینده جهان را تعیین می کند.
این نهاد تحت کنترل صهیونیست ها همه ابزارهای لازم را برای تحقق اهداف خود در اختیار دارد. با بهره گیری از رسانه ها و منابع عظیم مالی، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد موردنظر خود می سپارد؛ با استفاده از اهرم هایی چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و مانند آنها، قیمت نفت و طلای سال را تعیین می کند. به واسطه بازوهای اجتماعی و حقوقی خود قوانینی را برای کشورها وضع می کند که جلو هرگونه تحرک علیه اهداف صهیونیسم را بگیرد.
براساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالک لند»، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند.
بیلدربرگ به دنبال ایجاد یک دولت جهانی است. دولتی که اقتصاد و سیاست و حتی مذهب آن فقط یک بعد داشته باشد:   

 

  بیلدربرگ ؛ تشکیلات فراماسونی  

اشاره
بررسی موشکافانه روند مناسبات بین المللی، پرده از ماهیت «به ظاهر متفاوت » دولت های غربی برداشته و همه آنها را در یک «مسیر واحد» قرار می دهد. مسیری که در آن، سیاست و اقتصاد و اصول ارزش های یک دولت و کشور خاص مطرح نیست و موجودیت نظام های سیاسی، فقط در قالب این «واحد» قابل تعریف است. اگر اروپا و آمریکا اختلافات جزیی با هم دارند، در سیاست شعارهایی چون دموکراسی، آزادی، حقوق بشر؛ و در اقتصاد نئولیبرالیسم، آنها را به هم پیوند زده است. اگرچه این پیوند در خدمت توهین به دموکراسی، سلب آزادی، نقض حقوق بشر و استثمار جهان سوم قرار گرفته، اما دولت های غربی با بهره گیری از بلندگوهای تبلیغاتی خود و سانسور واقعیت ها، در مقابل آگاهی افکار عمومی نیز ایستاده اند. این همسویی و وحدت رویه، حکایت از یک معمار پشت پرده دارد که با «تعیین مسیر» و «تعریف اصول» می خواهد دنیا را بر محور خواسته هایش بچرخاند.
به راستی، این معمار کیست؟ چه شخص یا گروهی دستور روز جهان را مشخص می کنند؟ آیا امکان دارد که گروهی کوچک بر کل دنیا حکومت کند و تعیین سران کشورها در دست آن باشد؟ تعیین کننده قیمت نفت و طلا باشد؟
با در نظر گرفتن گروهی متشکل از بزرگترین سرمایه داران جهان، سران رسانه های پرمخاطب و تاثیرگذار دنیا، رهبران کشورهای صنعتی، افراد بانفوذ و تاثیرگذار در عرصه سیاست بین الملل و... تصور این «گروه معمار» چندان هم مشکل نیست.
چهارشنبه 9خرداد 86، خبری در مورد برگزاری یک اجلاس فوق سری در ترکیه روی خروجی خبرگزاری ها قرار گرفت، اما فقط تاریخ و شهر برگزاری این اجلاس (اول تا سوم ژوئن، اسلامبول) به اضافه مطالبی درباره سری بودن آن بیان شد. هیچ گونه خبری از محورهای نشست «بیلدربرگ»، اسامی کامل و دقیق شرکت کنندگان، یا حتی بعدها، تصمیمات اتخاذشده در آن منتشر نشد. آرشیو خبرگزاری ها نشان می داد که در سال های گذشته نیز فقط خبر برگزاری اجلاس و مطالبی مشابه با آنچه ذکر شد، در اختیار رسانه ها قرار گرفته است.  .  

«بیلدربرگ» یک سازمان جهانی مرموز است که محافل مختلف سیاسی به دیده مشکوک به آن نگریسته و بسیاری آن را «دولت پنهان جهان» می دانند.
صهیونیست ها در راستای اهداف خود برای تسخیر جهان و تشکیل یک «دولت واحد» تحت کنترل خود، پس از برنامه ریزی برای در دست گرفتن اهرم های سیاسی، اقتصادی و تبلیغاتی جهان، حال به این نتیجه رسیده بودند که باید این اهرم ها را در یک نقطه جمع کرده و از یک منبع فکری و ایدئولوژیک تغذیه کنند. «بیلدربرگ» این منبع ایدئولوژیک است که تقریبا هر سال یکبار رهبران سیاسی جهان، رئیسان شرکت های بزرگ و محافل مالی عظیم که بازوهای اقتصادی و بازرگانی دنیا را در انحصار دارند، و نیز صاحب نظران عرصه های سیاسی، اجتماعی و تبلیغاتی را در یک نقطه جمع کرده و پشت درهای بسته دستور کار سال آینده جهان را تعیین می کند.
این نهاد تحت کنترل صهیونیست ها همه ابزارهای لازم را برای تحقق اهداف خود در اختیار دارد. با بهره گیری از رسانه ها و منابع عظیم مالی، قدرت و حکومت در کشورها را به افراد موردنظر خود می سپارد؛ با استفاده از اهرم هایی چون بانک جهانی، صندوق بین المللی پول، سازمان تجارت جهانی و مانند آنها، قیمت نفت و طلای سال را تعیین می کند. به واسطه بازوهای اجتماعی و حقوقی خود قوانینی را برای کشورها وضع می کند که جلو هرگونه تحرک علیه اهداف صهیونیسم را بگیرد.
براساس مدارک موجود، پیوند اروپا و آمریکا به وسیله ناتو، ایجاد بازار مشترک اروپا، روی کارآمدن کسانی چون کلینتون، بلر و بسیاری که هنوز نامشان در خفا مانده، استعفای مارگارت تاچر، وقوع جنگ خلیج فارس، تحول نهضت اروپا، تخریب وجهه ژان ماری لوپن ناسیونالیست در فرانسه، تحریم آرژانتین در جریان جنگ «فالک لند»، تقسیم آلمان به دو قسمت شرقی و غربی، همه و همه در جلسات بیلدربرگ تصمیم گیری شده اند.
بیلدربرگ به دنبال ایجاد یک دولت جهانی است. دولتی که اقتصاد و سیاست و حتی مذهب آن فقط یک بعد داشته باشد: صهیونیسم.
جلسات بیلدربرگ هر سال در یکی از هتل های پنج ستاره دنیا و تحت شدیدترین تدابیر امنیتی تشکیل می شود. از آنجایی که صهیونیسم، رمز موفقیت خود را «پنهان کاری» می داند، هیچ رسانه ای حق ورود به جلسات آن را ندارد. هتل مورد نظر 48ساعت قبل از شروع اجلاس قرق می شود. ماموران سیا و کشور برگزارکننده، در جای جای هتل مستقر می شوند. به آنها دستور داده می شود که هر جنبنده ای را در محدوده چند کیلومتری هتل تحت کنترل داشته و در صورت نیاز، افراد مشکوک را به قتل برسانند.
کشور برگزارکننده اجلاس، از سوی منابع مالی بیلدربرگ برای رزرو هتل تغذیه می شود. اسامی دعوت شدگان به اجلاس کاملا محرمانه می ماند و کشور میزبان برای دعوت شدگان ویزا هم صادر نمی کند تا نام آنها در جایی ثبت نشود. محتوای اجلاس کاملا محرمانه می ماند و هیچ یک از اعضا حق انتشار مطالب مطروحه در جریان نشست ها را ندارد.
تمامی ورود و خروج ها در جریان این نشست های چهار روزه تحت کنترل است. حتی میوه ها و مواد غذایی که برای شرکت کنندگان تهیه می شود، کاملا بازرسی می شوند. سؤال منتقدان این است که «اگر هدف از برگزاری این اجلاس توطئه چینی علیه ملت ها و کشورها، استثمار جهان سوم، استحمار افکار عمومی، و پیشبرد اهداف شوم صهیونیسم نیست، چرا این اصل دموکراسی مبنی بر «بحث و تبادل نظر علنی در مورد مسائل» در بیلدربرگ رعایت نمی شود؟»
سال ها بود که حتی مکان و زمان برگزاری اجلاس بیلدربرگ نیز فاش نمی شد اما خبرنگاران جسوری هستند که سال ها به تعقیب «بیلدربرگی »ها پرداخته و به اسناد قابل توجهی در این مورد دست یافته اند. (در ادامه این نوشتار از این خبرنگاران و اسنادی که آنها به دست آورده اند نیز سخن خواهیم گفت).
از آنجایی که سران رسانه های بزرگ دنیا خود در خدمت بیلدربرگ هستند، این رسانه ها هیچ گاه اقدام به تشریح کارکرد این سازمان مخوف نکرده اند. «گوردن تتر» ستون نویس روزنامه انگلیسی «فایننشال تایمز» در سال 4791 طی مطلبی فقط چند سؤال در مورد جلسات بیلدربرگ مطرح کرد، اما بلافاصله توسط گردانندگان روزنامه مذکور، از کار برکنار شد.

تاریخچه
اولین اجلاس بیلدربرگ از 29 تا 31 مه 1954 در هتل «بیلدربرگ» متعلق به پرنس «برنهارد» ولیعهد هلند برگزار شد. «جوزف ریتنگر» یهودی، مشاور سیاسی پرنس برنهارد که در سال 1948 «نهضت اروپا» را بنیان گذاری کرد، چند سال بعد از آن نیز، در راستای اهداف صهیونیسم، پیشنهاد تشکیل این گروه را داد. وی پس از جلب موافقت برنهارد، با سفر به اروپا و آمریکا، با نخست وزیران، روسای جمهور، رهبران کارگری، مدیران صنایع و حکام غیرکمونیست دیدار، و از آنها برای شرکت در یک نشست غیررسمی در هلند دعوت کرد. این نشست که برای نخستین بار در هتل بیلدربرگ برگزار شد، بعدها به همین نام به فعالیت خود ادامه داد.
رتینگر توانسته بود با این ابتکار خود اروپا و آمریکا را به هم پیوند زند. به طوری که «جرج مک گی» مقام برجسته وزارت خارجه آمریکا مدعی شد که «سوءتفاهم های موجود میان اروپا و آمریکا در اولین اجلاس بیلدربرگ از بین رفت.»
موفقیت نخستین نشست باعث شد که سازمان دهندگان آن در پی طرح ریزی برای برگزاری سالانه اجلاس «بیلدربرگ» باشند. یک کمیته سازماندهی دائمی تشکیل و رتینگر یهودی دبیرکل دائمی آن شد. این کمیته علاوه بر سازماندهی جلسات و ارسال دعوتنامه به اشخاص مورد نظر، اسامی شرکت کنندگان و اطلاعات دقیق آنها را جمع آوری می کرد. اینگونه بود که یک شبکه غیررسمی نیز تشکیل شد تا اعضای بیلدربرگ بتوانند به طور محرمانه با یکدیگر در تماس باشند.
حال صهیونیسم توانسته بود پا را از تشکیل «نهضت اروپایی» فراتر گذاشته و آمریکا را نیز برای دستیابی به اهداف خود، در کنار اروپا، به خدمت گیرد. از سال 1954 به بعد، تقریبا هر سال یکبار، صهیونیسم سران قدرت و سرمایه را در یکی از هتل های اشرافی جهان جمع کرده تا به واسطه آنها- که خود اغلب یهودی هستند- در مورد آینده جهان تصمیم گیری کند.
همان طوری که پیشتر نیز اشاره رفت، هر تصمیمی که در اجلاس بیلدربرگ گرفته می شود، به دلیل نفوذ و تأثیرگذاری بالای شرکت کنندگان، خود به خود ضمانت اجرایی پیدا می کند. از این رو آنگونه که خبرگزاری بی بی سی اعتراف کرده است، «بیلدربرگ هدایت گر سیاست های بین المللی از پشت درهای بسته» بوده و تمامی جلسات رسمی و علنی از جمله اجلاس گروه 8 و تصمیماتی که در آنها «اعلام می شود»، فقط یک «نمایش» است (در سال 2003 مانند سال جاری، اجلاس گروه 8 دقیقا چند روز بعد از نشست بیلدربرگ برگزار شد.).
حال به راحتی می توان به علل اتحاد اروپا و آمریکا علیه روسیه، و نیز تنها مسئله حل نشده ای که باعث تبدیل اجلاس گروه 8 سال جاری به صحنه مناقشه بوش و پوتین شد، یعنی استقرار سامانه موشکی آمریکا در خاک اروپا، پی برد. روسیه در سازمان بیلدربرگ جایی ندارد و سیاستی که در قبال اسرائیل اتخاذ کرده، متفاوت با چیزی است که آمریکا و اتحادیه اروپا در آن اتفاق نظر دارند. صندلی روسیه در اجلاس بیلدربرگ 2007 خالی بود و «مذاکره با مسکو» تنها گزینه باقی مانده برای بحث در اجلاس گروه 8 شد.

شرکت کنندگان بیلدربرگ
رتینگر که بیلدربرگ را بنیان نهاد و تا آخر عمرش (1960) دبیرکل آن بود، اساسنامه ای برای بیلدربرگ تهیه کرد. او سیمای شرکت کنندگان جلسات بیلدربرگ را اینگونه ترسیم می کند: «شهروند هر کشوری که به دفاع از اصول اخلاقی و ارزش های فرهنگی غرب اعتقاد داشته و در ترویج آن شخصا سهیم باشد، شایسته دعوت به اجلاس بیلدربرگ است. اما از آنجایی که موفقیت نشست ها به سطح شرکت کنندگان وابسته است، دعوت نامه ها برای افراد مهم و عمدتا سرشناسی ارسال می شود که از کانال تجارب، اطلاعات ویژه و نفوذشان در دوایر ملی و فوق ملی، می توانند اهداف مورد نظر بیلدربرگ را تحقق بخشند.»
شرکت کنندگان عمدتا بانکداران بزرگ، متخصصان جنگی، سران رسانه های تأثیرگذار و پرمخاطب، وزیران کلیدی، سرمایه گذاران بین المللی و رهبران سیاسی اروپا و آمریکای شمالی هستند. براساس اسناد موجود از اعضای فعال بیلدربرگ می توان به سران رسانه هایی چون «لوفیگارو»، «اکونومیست»، «تایمز»، «هرالدتریبیون» و...، افرادی چون دونالد رامسفلد وزیر جنگ سابق آمریکا، «دیوید راکفلر» میلیاردر و غول نفتی جهان، «هنری کیسینجر» از وزیران اسبق خارجه آمریکا، «پل ولفو ویتز» رئیس مستعفی بانک جهانی، دیک چنی معاون بوش، رئیسان شرکت های بزرگ بین المللی مانند نوکیا، کوکاکولا، مایکروسافت، پپسی و... اشاره کرد.

خبرنگاران جسور
در 53 سال گذشته هیچ گونه لیستی از اسامی شرکت کنندگان و یا محتوای جلسات، از سوی گردانندگان بیلدربرگ منتشر نشده است. اما «جیم تاکر» و «الکس جانز» از جمله خبرنگارانی هستند که موفق شده اند پس از سال ها تعقیب و گریز از پژوهش، اطلاعات ارزنده ای را در مورد اهالی بیلدربرگ به دست آورند. تاکر بیش از 35 سال از عمر خود را در تعقیب بیلدربرگ بوده است. او یک روزنامه نگار ورزشی در نشریه کم تیراژ Spotlight بود، اما پس از اینکه در دهه 70 به وجود بیلدربرگ پی برد، بازی موش و گربه را با اهالی بیلدربرگ آغاز کرد. تاکر هدف خود را افشای ماهیت شوم بیلدربرگ عنوان کرده و می گوید: «آنها از من متنفرند، چرا که من اجازه نخواهم داد بیلدربرگ با خیال راحت بر دنیا حکومت کند.»
این خبرنگار جسور اولین کسی بود که به جستجوی مکان برگزاری اجلاس بیلدربرگ پرداخت. شاید علت اینکه در سال های اخیر «کمیته سازماندهی» بیلدربرگ خود اقدام به اعلام شهر و تاریخ برگزاری اجلاس می کند، افشاگری های مستند تاکر باشد.
او می داند که اجلاس بیلدربرگ همیشه در ماه مه یا ژوئن و در یکی از هتل های پنج ستاره برگزار می شود. گاه، رسانه های تحت کنترل بیلدربرگ به منظور انحراف افکار عمومی، نام هتل های دیگری را محل برگزاری اجلاس معرفی می کنند. اما تاکر به خوبی می داند که چگونه از عهده این فریبکاری برآید. او به تمام هتل های پنج ستاره شهر اعلام شده مراجعه کرده و در تاریخ مورد نظر بیلدربرگ، درخواست اتاق می کند. وقتی مطمئن شد که هتل خاصی در آن تاریخ معین سرویس نمی دهد، مرحله بعدی جستجوی خود را آغاز می کند.
در سال 1999 که اجلاس بیلدربرگ در پرتغال برگزار می شد، تاکر به آنجا رفت و هتل مورد نظر بیلدربرگ یعنی هتل قیصر شهر «سینترا» را شناسایی کرد. او سپس با دفتر هتل تماس گرفت:
- «ببخشید، من به اجلاس بیلدربرگ دعوت شده ام، اما متأسفانه دعوت نامه ام گم شده است. درست تماس گرفته ام؟ مکان برگزاری نشست همانجاست؟
- بله، اینجا دقیقاً همان مکانی است که شما باید حضور داشته باشید.»
در پرتغال، مأموران سیا به حضور تاکر پی برده و به تعقیبش پرداختند. او که در اطراف هتل قیصر مشغول تهیه عکس بود، سریعاً خود را به اتومبیلش رساند و با «رانسون» همراه انگلیسی خود اقدام به فرار کرد. در حالی که اتومبیل سیا به دنبال تاکر افتاده بود، «رانسون» با سفارت بریتانیا در پرتغال تماس گرفت و درخواست کمک کرد. اما پاسخ سفارت به او این بود: «بیلدربرگ بسیار بزرگتر از قد و اندازه ماست، ما خیلی کوچک هستیم، فقط یک سفارتخانه کوچک. تنها کمکی که می توانیم به شما بکنیم این است که بگوئیم، سریعاً به محل اقامت خود برگشته و از آنجا تکان نخورید.» تاکر و همراهش به سختی توانستند از دست سیا جان سالم به در برند.
شیوه تاکر این است که در اطراف هتل استتار می کند و با دوربین خود از خودروهایی که وارد محل می شوند، عکس می گیرد. او تمامی افراد را شناسایی می کند. این خبرنگار جسور همه این افراد را در حال ورود به هتل اجلاس بیلدربرگ دیده است: «دیوید راکفلر» رئیس بانک منهتن، «آمبرتو آگنلی» رئیس کارخانه فیات، «ورنون جردن» دوست صمیمی بیل کلینتون، «هنری کسینجر» که هم اکنون از سران بیلدربرگ به شمار می رود، «ریچارد هولبروک» نماینده سابق آمریکا در سازمان ملل، «روبرت زولیک» معاون وزیر خارجه آمریکا و نامزد احراز پست ریاست بانک جهانی، «کانراد بلک» مدیرمسئول روزنامه «دیلی تلگراف» و صاحب بیش از 480 نشریه در سر تا سر جهان، و بسیاری دیگر از اشخاص قدرتمند و صاحب نفوذ در عرصه های مختلف.
تاکر هم اکنون به عنوان «پیشگام جبهه ضد بیلدربرگی» از تمامی ابعاد پیدا و پنهان این سازمان مرموز آگاه است. او می گوید که بیلدربرگی ها از سال 1954 بر دنیا حکومت می کنند. به عقیده وی، بیلدربرگی ها تصمیم می گیرند که جنگ ها چه زمانی آغاز شوند، چقدر طول بکشند، و کی پایان یابند.
پیام تاکر به جهانیان این است: «من از مردم می خواهم بفهمند که این اجلاس، یک نشست عادی محرمانه نیست که در آن نخبگان گردهم آیند و در مورد مسائل مختلف به تبادل نظر بپردازند. بیلدربرگی ها تقریباً تمامی امور جهان را در دست دارند... و اگر این حرف مرا باور کنید، لطف بزرگی در حق «خود» کرده اید.»
در کنار تاکر، می توان نام «الکس جانز»، از گردانندگان سایت
prisonplanet را نیز به عنوان یکی از افشاگران ماهیت بیلدربرگ ذکر کرد. او موفق شد سال گذشته در سفری که به «اوتاوا» در کانادا داشت، به لیست کامل اشخاص دعوت شده به اجلاس کانادا (11-8 ژوئن 2006) دست پیدا کند.

اجلاس 2007 اسلامبول
صهیونیسم در سال جاری نیز، بار دیگر سران اقتصادی و سیاسی، بانکداران بزرگ، اعضای کمیسیون اروپا و عوامل اجرایی غرب را گردهم آورد.
«آمریکن فری پرس»، دستور کار اجلاس 2007 بیلدربرگ را «ایجاد یک اتحادیه آمریکایی متشکل از کشورهای غربی با واحد پول مشترک موسوم به «آمرو» (ترکیبی از دو کلمه
Europe و America)، تعیین رئیس جدید بانک جهانی، چگونگی برخورد با روسیه، تعیین رئیس جمهور آینده آمریکا، مسئله هسته ای ایران» و... عنوان کرد.
سایت جانز ریپورت نوشت، «یکی از محورهای اصلی نشست بیلدربرگ 2007 نگرانی آمریکا و اروپا از توان بالای روسیه در بخش انرژی است. به گفته یک آمریکایی عضو بیلدربرگ، روسیه بعد از سال ها رکود اقتصادی هم اکنون علیه ایدئولوژی «جهان تک قطبی» موضع گرفته و در جهت تضعیف ابزار اصلی تحقیق این ایدئولوژی یعنی «ناتو» تلاش می کند.»
جیم تاکر نیز اینگونه ابراز عقیده کرد که «کشورهای اروپایی به دلیل سرمایه گذاری های میلیاردی خود در ایران، در مقابل هرگونه تئوری آمریکا مبنی بر مقابله نظامی با تهران، موضع خواهند گرفت.»
هفتم مه 2007 سفارت ترکیه در آمریکا تائید کرد که اجلاس بیلدربرگ اول تا سوم ژوئن در اسلامبول برگزار خواهدشد، اما به هیچ عنوان مکان دقیق آن را اعلام نکرد. در اسلامبول، شهری که بیش از 100 هتل دارد، پیدا کردن مکان دقیق اجلاس کار ساده ای نبود.
بیلدربرگ- که حال دیگر از آن حالت کاملا سری خارج شده و ده ها خبرنگار به دنبال افشای ماهیت آن هستند- سعی کرد با استفاده از رسانه های تحت کنترل خود در ترکیه، تصویر مثبتی از این اجلاس در افکار عمومی ایجاد کرده و با اعلام یک مکان جعلی، خبرنگاران را نیز به 64 کیلومتر دورتر از هتل برگزاری اجلاس روانه کند. برخی روزنامه های ترکیه نوشتند که این اجلاس در هتل «کلاسیس» شهر «سیلیوری» در حومه اسلامبول برگزار خواهد شد. اما تاکر، 31 مه، یک روز قبل از آغاز اجلاس، فاش کرد 99درصد مطمئن است که این اجلاس در هتل «ریتز کارلتون» اسلامبول برگزار می شود. او علت این اظهارنظرش را حضور فشرده پلیس در اطراف هتل یاد شده اعلام کرد.
سایت رسمی هتل «ریتز کارلتون» نیز نشان می داد که اول تا سوم ژوئن هیچ سرویسی به مراجعه کنندگان داده نمی شود. به گفته خود تاکر، نیروهای امنیتی و پلیس مخفی او را به شدت تحت نظر داشتند. پلیس سرتاسر محدوده هتل را حصارکشی کرده بود و کل منطقه را کنترل می کرد.
هتل ریتز کارلتون 2403 مترمربع فضای برگزاری همایش و کنفرانس دارد. عکس های گرفته شده از هتل به وضوح نشان می دهند که ریتز کارلتون برای برگزاری یک اجلاس فوق سری کاملا مناسب است. وجود جنگل و یک دریاچه بزرگ در اطراف هتل، آن را به یک جزیره تبدیل کرده است.
حدس اینکه شرکت کنندگان بیلدربرگ 2007 چه کسانی هستند، دیگر کار مشکلی نبود. اخیراً «ولفوویتز» به یک خبرنگار ترک گفته بود که در آینده نزدیک برای شرکت در یک اجلاس محرمانه، به اسلامبول خواهد رفت. کسانی چون هنری کیسینجر یهودی، دیوید راکفلر، یا «اتین داویگنون» 73ساله که خبرگزاری بی بی سی ریاست او را در سازمان بیلدربرگ تائید کرد، «بتریکس» دختر پرنس بر نهارد از بنیانگذاران بیلدربرگ، و ده هاتن دیگر نیز قبلا هویتشان افشا شده بود و پای ثابت اجلاس محسوب می شدند. با این حال، تاکر، جانز، دانیل استالین و دیگر «کاوشگران بیلدربرگ» توانستند چهره های جدیدی را در اجلاس 2007 شناسایی کنند.
سایت «جانزریپورت»، اول ژوئن به نقل از منابع خود در داخل بیلدربرگ نوشت، «روبرت زولیک» کاندیدای ریاست بانک جهانی به بیلدربرگ قول داده است که در قدرت بخشیدن به این «دولت واحد جهانی» تمامی توان خود را به کار گیرد؛ بیلدربرگ تصمیم گرفته است که زولیک رئیس بانک جهانی شود.» یک روز بعد، روزنامه «فانینشال تایمز»، از رسانه های تحت سلطه بیلدربرگ، این خبر را قطعی کرد: «روبرت زولیک رئیس جدید بانک جهانی است»! بانک جهانی در کنار صندوق بین المللی پول به عنوان ابزاری برای پیشبرد سیاست های نئولیبرالیستی بیلدربرگ، هم اکنون پس از کناررفتن ولفوویتز، در انتظار ریاست زولیک، معمار توافقنامه تجارت آزاد آمریکای شمالی (نفتا) است.
از چهره های جدید اجلاس 2007، «ریک پری» فرماندار تگزاس بود که دفتر مطبوعاتی اش حضور وی را در نشست اسلامبول تائید کرد. به عقیده تاکر بیلدربرگ پری را رئیس جمهور بالقوه ای برای آمریکا می داند. تاکر می گوید، اگر پری سال آینده نیز در اجلاس بیلدربرگ حضور یابد، می توان او را یکی از مدعیان اصلی ورود به کاخ سفید قلمداد کرد.
¤ ¤ ¤
اجلاس بیلدربرگ 2007 پایان یافت و اهالی آن دستور کار سال آینده جهان را به کشورهایشان بردند تا سیاست تشکیل یک دولت واحد جهانی تحت کنترل صهیونیسم را پیش ببرند. اما آیا سران صهیونیست خواهند توانست این آرزوی خود را تحقق بخشند؟ آیا ابزاری برای جلوگیری از تحقق این امر وجود دارد؟!
بزرگی می گفت، یک شعبده باز تا زمانی می تواند در فریفتن مردم موفق باشد که تماشاگران از «پشت پرده شعبده بازی» او بی خبرند. اگر کسی به پشت این پرده رفته و حقایق را برای مردم بازگو کند، سکه این شعبده باز از رونق خواهد افتاد.

منابع و مأخذ:
1- روزنامه گاردین چاپ
لندن 10/3/2001
2-
www.bilderberg.org
3-
www.newsconfidential.com
4-
www.prisonplanet.com
5-
www.infowars.net
6-
www.jonesreport.com
7-
www.americanfreepress.net

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد