به وب سایت منتظران یوسف زهرا (عج) خوش آمدید

این وبلاگ سعی بر این دارد که علائم و شرائط و اوضاع آخرالزمان را بررسی نماید

به وب سایت منتظران یوسف زهرا (عج) خوش آمدید

این وبلاگ سعی بر این دارد که علائم و شرائط و اوضاع آخرالزمان را بررسی نماید

جمهوری آذربایجان


 
"جمهوری آذربایجان" کانون آینده بحران بین ایران و آمریکا

دولت آمریکا به خوبی واقف است که ایران علی رغم اینکه در عراق و لبنان متحدانی مثل مجلس اعلا و حزب الله را دارد ، در جمهوری آذربایجان فاقد چنین متحدانی است که بتوانند نقش ضربه گیر را بازی کنند و از این رو می تواندبا دست باز در این کشور حرکت کرده و هر چه که می خواهد علیه ایران انجام میدهد .
عصر ایران - "مقصود جواد اف " نویسنده در تبعید  مخالف دولت الهام علی اف در یادداشتی درباره روابط ایران و آمریکا از احتمال اینکه دولت آذربایجان در آینده منطقه کانون درگیری ایران و آمریکا با یکدیگر شود ابراز نگرانی کرد . 
به گزارش عصر ایران ، در این مطلب با اشاره به تاریخچه ای از روابط ایران وآمریکا به ویژه پس از انقلاب اسلامی در ایران ، به سابقه حضور آمریکا دردو کشور افغانستان و عراق اشاره می شود و نویسنده معتقد است که حمله آمریکا به افغانستان و عراق نه برای مبارزه با تروریسم بلکه برای مهارایران بوده است .
جواد اف در ادامه با اشاره به اینکه آمریکا ، هم درافغانستان و هم در عراق شکست خورده است نوشت : " آمریکا پس از شکست پروژه دولت سازی و تغییر رژیم در افغانستان و عراق برای انتقام از ایران و کاستن از قدرت منطقه ای این کشور با تحریک اسراییل تل آویو را به حمله به حزبالله لبنان تشویق کرد تا بلکه بتواند یکی از بازوهای قدرت منطقه ای ایرانرا از کار بیندازد ، اما حاصل این حمله و جنگ 33 روزه در تابستان سال 2006حاصلی جز شکست برای اسراییل و آمریکا نداشت و ارتش اسراییل بدون هیچ دستاوردی و بدون امکان نفوذ به درون لبنان و با خفت و خواری مجبور به عقب نشینی شد ".
جواداف در ادامه می نویسد : " به نظر می رسد پس از جنگ نیابتی  ایران وآمریکا در افغانستان ، عراق ، لبنان و غزه ، این بار نوبت آذربایجان است که نقش پیاده نظام آمریکا برای مقابله با ایران را بازی کند. البته دولت آذربایجان در میان همسایگان ایران تنها کشوری است که از نفوذسیاسی دولت ایران خود را به دور نگهداشته و دولت جمهوری اسلامی در یارگیریهای سیاسی در بین جناح های سیاسی این کشور قدرت مانور چندانی ندارد . 
دولت آذربایجان در سال های گذشته تمایل فراوانی برای همکاری و عقد قرارداد با دولت های متخاصم ایران ( از جمله اسراییل و آمریکا ) داشته است وسعی کرده است دست این دو کشور را در آذربایجان باز بگذارد . از سوی دیگردولت آذربایجان با پذیرفتن بخشی از معارضان حکومت ایران و فعالان جدایی طلب و حمایت از آنها عملا نشان داده است که سر سازگاری با دولت جمهوری اسلامی ایران ندارد . 
در سال های گذشته دولت آذربایجان به آمریکااجازه داد تا دو پایگاه راداری در این کشور احداث کند . یکی از این پایگاهها در شمال باکو واقع است و دیگری  که برای کنترل تحرکات نظامی و جاسوسی از ایران  از آن استفاده می شود در جنوب آذربایجان و در نزدیکی مرز آستاراقرار دارد . 
دولت آذربایجان کنترل مطلقی بر مطبوعات و جریان آزادرسانه ای در این کشور دارد و از کم ترین انتقاد رسانه های مستقل و منتقد بر می آشوبد اما مطبوعات نزدیک به حکومت آذربایجان بیشترین تبلیغات ضدایرانی را در صفحات  خود دارند . مثلا به این مطلب که چند روز پیش درروزنامه " آزادلیق " ( آزادی ) در باکو علیه ایران منتشر شده است توجه کنید : " چند روز قبل در یکی از خیابانهای باکو با سه دختر که چادر کاملاًسیاه به سر داشتند مواجه شدم. این به معنی تظاهر رژیم آخوندی عقب مانده ایران در باکو است که در صدد اشاعه سیاهی در جهان می‌باشد. ایران بدینگونه به ما حمله می‌کند. اکنون مساجد در دست عمال ایران هستند. " اینها وصدها نمونه از اینها تنها بخش هایی از تبلیغات ضد جمهوری اسلامی در رسانه های جمهوری اذربایجان است . 
در این رسانه ها از حکومت ایران چهره یک حکومت ضد بشری ، عقب مانده و سرکوبگر تصویر می شود که به دنبال ترویجاسلام سیاسی در سراسر جهان منجمله در آذربایجان است . 
اوج تبلیغات اهماهنگ ضد جمهوری اسلامی در رسانه های تحت اختیار دولت آذربایجان ، در 3سپتامبر 2007 به مورد اجرا در آمد . در این روز در حرکتی هماهنگ تلویزیونهای سراسری آذربایجان با قطع برنامه ها و پخش خبر فوری گفتند : تعدادی ازماموران  ایرانی که در گروه های مسلح  ارمنی در منطقه قره باغ حضور داشتنددستگیر شده اند  " . 
این تبلیغات چهره ای از ایران تصویر می کرد که گویی ایران در حمله ارمنستان به قره باغ با ایروان همدست بوده و در قتل شهروندان آذری کشته شده در منطقه دست داشته است . به واقع رسانه های آذربایجان به هیچ وجه قصد نداشته و ندارند تا به نقش ایران در کمک به مردم مسلمان آذربایجان در جریان جنگ های 1992 تا 1995 اشاره کنند . این رسانه ها هرگز به نقش ایران در انتقال 1300 مجاهد افغانی به قره باغ برای مبارزه با متجاوزان ارمنی هیچ اشاره ای نمی کنند و گویی این کمک ایران را به دست فراموشی سپرده اند . 
البته شاید یکی از دلایل این تبلیغات یک سوی  این باشد که دولت جمهوری اسلامی ایران علی رغم اینکه در صحنه سیاسی افغانستان ، عراق یا لبنان نفوذ فوق العاده و یارگیری دارد در صحنه سیاسی آذربایجان چنین امکان و نفوذی ندارد  و دولت آذربایجان با توجه به اینمساله همواره سعی دارد تا اسلام هراسی و جمهوری اسلامی هراسی را در میانمردم جمهوری آذربایجان ترویج کند . 
دولت آمریکا به خوبی واقف است که ایران علی رغم اینکه در عراق و لبنان متحدانی مثل مجلس اعلا و حزب الله رادارد ، در جمهوری آذربایجان فاقد چنین متحدانی است که بتوانند نقش ضربه گیر را بازی کنند و از این رو می تواند با دست باز در این کشور حرکت کرده و هر چه که می خواهد علیه ایران انجام دهد .

  نمونه این مورد رامی توان در بالا گرفتن تبلیغات ضد جمهوری اسلامی در رسانه های وابسته به حکومت جمهوری آذربایجان دید . در این تبلیغات در سال های اخیر موضوع اتحاد دو آذربایجان و پیوستن تبریز به همسایه شمالی (!) و ... زیاد به چشم میخورد که به نظر می رسد پشت سر این تبلیغات و تحرکات  دولت آمریکا و متحدانمنطقه ای آن قرار دارند . 
لازم به ذکر است که مقصود جواداف فرزند "ماهر جواداف " دادستان سابق باکو و یکی از چهره های در تبعید مخالف دولت علی اف ها در جمهوری اذربایجان است که هم اکنون در اتریش به سر می برد . 
دولت حیدر علی اف در سال 1995 برادر ماهر جواداف که " روشن جواداف " نام داشت وفرمانده نیروهای مردمی مبارزه با اشغالگران ارمنی قره باغ بود ، به قتل رساند . علت به قتل رساندن این فرمانده آذری مخالفت او با آتش بس باارمنستان بود 
.روشن جواداف در مقر خود در باکو مورد حمله نیروهای علیاف قرار گرفت و زخمی شد و با ممانعت نیروهای مهاجم با انتقال او به بیمارستان در اثر خونریزی شدید در گذشت . 
به هر حال یکی از ابزارهای کلیدی امروزه آمریکا برای ایجاد جنگ روانی و همچنین تخریب کشورها به منظور ایجاد فضایی مناسب جهت جنگ اعم از نوع نرم و سخت آن ؛ اینست که ابتدا فضایی را در افکار عمومی آمریکا و همچنین کشورهای هم پیمان خود ایجاد نماید تا این شائبه بوجود آید که کشور هدف :1- مظهر تروریسم بوده و جنگ طلب میباشد 2- دشمن بشریت , خصوصا کشورهای هم پیمان آمریکا بوده و وجود کشور هدف برای بشریت مضر میباشد 3- و در نهایت با هدف قرار دادن اصول مذهبی - دینی و اعتقادی مردم کشور هدف ؛ قصد آن مینماید تا اولا مقدسات آن کشور را پوچ جلوه داده و ثانیا باعث ایجاد تفرقه داخلی و دامن زدن به اختلافات دینی و  مذهبی و قومیتها نماید در سطح داخلی و خارجی و بین ادیان مختلف . و با توجه به مطالبی که در گذشته خدمتتان عرضه داشتم ذکر این نکته لازم به نظر میرسد : افرادی که صحنه گردان اصلی این حوادث میباشند  نه تنها اعتقادی به دین و خداوند متعال ندارند بلکه جزئ اصلی سپاهیان شیطان (کابالیستها) بوده و فقط با افراطی گری در دین ؛ تظاهر به مذهبی بودن خود مینمایند . و کلا این اصل فراموشمان نشود که :بسیاری از  سپاهیان شیطان را افراد افراطی و کسانی که دین را وارونه فهمیده و درک عمیقی از دین ندارند تشکیل میدهند . و این در حالیست که شاید خودشان هم این مسئله را نمیدانند . و فکر میکنند که اینها فقط دین را فهمیده و دیگران باید تابع محض ایشان باشند . همینها بودند که در جنگ صفین ؛ امیرالمومنین را نصیحت میکردند تا به جنگ پایان دهد . همینها بودند که در جنگ جمل مقابل امیرالمومنین صف آرایی نمودند ؛ و همینها بودند که امیرالمومنین را به شهادت رساندند . امروزه نیز در سطح جهانی همینها هستند که بدنبال ایجاد جنگ و خونریزی در دنیا هستند تا دنیا را به نابودی کشانده و خود بهره های سرشار ببرند و در سطح داخل کشور نیز کسانی هستند که دائما در پی ایجاد  و دامن زدن به اختلافات درونی هستند و علی رغم تاکید مقام معظم رهبری در خصوص وحدت ملی و جذب حداکثری و دفع حداقلی ؛ متاسفانه ظاهری ولایی به خود گرفته لیکن در خلاف این فرمایشات قدم برمیدارند . و هر کس اینگونه رفتار نمود ؛ یقینا جزئ اصحاب شیطان خواهد بود حتی اگر خودش نداند و نخواهد که اینگونه باشد . و تنها راه نجات امروز ما از شر چنین شیاطینی ؛ فقط و فقط تابعیت از ولایت فقیه بوده حتی اگر خلاف نظراتمان باشد . چرا که هیچکس بهتر از ایشان , صلاح مملکت و ما را نمیداند . مثال کوچکی از این نکته , آنکه سید حسن نصرالله در جنگ سی و سه روزه ؛ تقریبا موقعی که از جنگ ناامید شده بود ؛ با تمسک به فرمایش مقام معظم رهبری مبنی بر اینکه :" شما در این جنگ پیروز خواهید شد "  و با اعتقاد عمیقی که به ایشان داشت ؛ یقین نمود که در جنگ پیروز میشود و پیروز هم شد . در جنگی که با هیچ معیار عقلانی و محاسباتی حتی یک هزارم درصد هم روی کاغذ ؛ شانسی برای حزب الله نبود ولی اعتقاد به ولایت آنرا اینگونه نمود و جالب اینکه امروزه بعضی ها در داخل کشور از این موهبت الهی غافل بوده و باعث تفرقه در جامعه شده اند . ما فقط در زیر لوای رهبری و وحدت میتوانیم بر مشکلات فائق آئیم و لا غیر 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد